باز دلم میگیرد باز می آیمو گله و شکایت میکنم اما نه جوابی نه پناهی.

اما باز به تو پناه می آورم آری مخاطب من مخاطب خاص من تویی خدا

سالهاست تورا صدا میزنم اما حال زمزمه ی شبهای من .نجوای دل عاشق

وبی پناه من فقط با توست نمیدانم چرا باز هم می آیمو می آیم .آری چون

میدانم تو معبود منی هرچه دارم ازتوست خدایا دل ما گرفته است.

کمکی کن .دستی بگیر دلی بگشا.ولبخندی به لب ما عاشق ها بیاور

همه گویند تو با عاشقان و صابرانی تا کی صبر پیشه کنم ؟

نظری کن بر این بنده .که محتاج توام.مارو از درگاهت دست خالی برنگردون.



سلامی به زیبایی روزهای بهاری .

نمیدونم چراهروقت دلتنگ میشم قلم به دست میگیرم و مینویسم ماه هاست حال من عجیب شده این سردرگمی

از دل منه دل من زمینی نیست هواش آسمونی شده دیگه دسته خودم نیست .نای سخن ندارم خدایا تو یاریم ده

تو یاریم ده تو درمان دل من رو بهم بده که توکلم به توست.

آره هستم پای چشمات تا وقتی منو داری .نمیخوام غصه بشینه تو نگات کم بیاری

میخوام غصه مون بمونه تو ی ذهن آدما..اگه یه روزم نباشی بی تو میگیره صدام

دیگه فرقی نداره فاصله های بینمون...من هنوز عاشقتم تا ته خط با دل و جون

من با تو میمونم عاشقت میمونم..تا ته عمرم کسی مثل تو نیست میدونم

به تو مدیونم برای خوبی هات با من بمون همصدای خوبمی این ترانه رو با من بخون

تا ابد میمونیم ما به پای حرفمون...میدونم بازم تو به این دیوونه دل بستی
تو اوج رو راستی گفتی کنارم هستی...میدونم مهربونم پای حرفام هستی


فقط برای تو دوستت دارم

((خدایا یاریم ده))

امشب در این تاریکی ,در این دریای مواج قلبم , برای تو مینویستم تنها برای تو برای بهترین وخواص ترین

رویداد زندگیم ,تو ناخواسته اتفاق افتادی و حال نبض وجود من از توست ,تو تنها بهانه ی من شدی برای

تحمل دنیا وجود تو یعنی دنیا کنار من است ,بی نیاز بی نیاز ,من همهی هستیم را به تو داده ام ع ش ق

دلیل و منطق نمیشناسد واب دل عاشق من را خدایا چگونه میدهی؟؟؟

بس است خدا حکمتت را تمام کن خوشی ده تا شرمنده ات شویم ..........

چگونه بگویم !چگونه صدایم را 

در دریای طوفانی دلم حبس کنم؟ دلم فریاد میخواهد ,شاید هم دلم میخواهد فقط غرق شوم در تاریکی آن کوچه

 که صدای دریا بهترین و زیباترین آهنگی بود که دوست داشتم,کاش !

حال من دلتنگم و سرگردان و پریشان خدایا چه میکنی با من؟من به درگاهت چه کردم؟من فقط عاشقم!!!!!!!!!


تو تنها امیدمونی تنها امیدمون خیلی بده نا امید بشیم من مسلمونتم گناهه نا امیدم کنی.

((خدایا یاریم ده))


 

روزهایـی کـه بـی تـو می گـذرد

گـرچه بـا یـاد تـوست ثـانـیه هـاش

آرزو بـاز می کـشد فـریـاد:

در کـنار تـو می گـذشت٬ ای کـاش!

 

از بـس کـه غـم تـو قـصه در گـوشم کــرد

غـم هـای زمانـه را فـرامـوشم کــرد

یـک سیـنه سخن بـه درگـهت آوردم

چـشمان سخـنگـوی تـو خـاموشم کـرد.

 

 

هیـچ جـز یـاد تـو ، رویای دلاویـزم نـیست

هیـچ جـز نـام تـو ، حـرف طـرب انگـیزم نـیست!

عـشق می ورزم و می سـوزم و فـریـادم نـه!

دوست می دارم و می خـواهـم و پـرهـیزم نـیست.

نـور می بـیـنم و می رویـم و می بـالم شـاد ،

شاخه می گـستـرم و بـیـم ز پـائـیـزم نـیست.

تـا به گـیتی دل ِ از مهـر تـو لبـریـزم هـست

کـار با هـستی ِ از دغـدغـه لـبریـزم نـیست

بخـت آن را کـه شـبی پـاک تـر از بـاد ِ سـحر ،

بـا تـو ، ای غـنچه نشکـفـته بـیامیـزم نـیست.

تـو بـه دادم بـرس ای عـشق ، که با ایـن هـمه شـوق

چـاره جـز آنکـه به آغـوش تـو بگـریـزم نـیست.

 

صدف سینه من عمری گهر عشق تو پرور ده است

کس نداند که در این خانه طفل با دایه چها کرده است

همه ویرانی و ویرانی،همه خاموشی و خاموشی

سایه افکنده به روزنها،پیچک خشک فراموشی

روزگاریست در ین در گاه ،بوی مهر تو نپیچیده است

روزگاریست که آن فرزند ،حال این دایه نپرسیده است

من و آن تلخی و شیرینی ،من و آن سایه و روشن ها

من و این دیده ی اشک آلود؛که بود خیره به روزن ها

یاد باد آن شب بارانی که تو در خانه ما بودی

شبم از روی تو روشن بود ،که تو یک سینه صفا بودی

رعد غرید و تو لرزیدی رو به آغوش من آوردی

کام  ناکام  رما _خندان_به یکی بوسه روا کردی

باد هنگامه کنان برخاست!شمع لبخند زنان بنشست!

رعد در خانه ی ما گم شد،برق در سینه شب بشکست

نفس تشنه تب دارم ،به نفس های تو می آویخت

عود طبعم به نهان می سوخت،عطر شعرم به فضا می ریخت

چشم بر چشم تو می بستم،دست بر دست تو می سودم

به تمنای تو می مردم ،به تماشای تو خوش بودم

چشم بر چشم تو می بستم ،شور و شوقم به سراپا بود

دست در دست تو می رفتم ،هر کجا عشق تو می فرمود

از لب گرم تو می چیدم،گل صد برگ تمنا را

در شب چشم تو میدیدم،سحر روشن فردا را

سحر روشن فردا کو؟گل صد برگ تمنا کو؟

اشک و لبخند و تماشا کو؟آن همه قول و غزل ها کو؟

باز امشب شب بارانی است ،از هوا سیل بلا ریزد

بر من و عشق غم آویزم ،اشک از چشم خدا ریزد

من و این آتش هستی سوز ،تا جهان باقی و جان باقی است

بی تو در گوگشه ی تنهایی ،بزم دل باقی و غم ساقی ست!

 

                                                       «فریدون مشیری»

 

شوخي زيبايي بود که خداوند با قلب من کرد !

زيبا بود امّا شوخي بود !

حالا .... . . تو بي تقصيري !

خداي تو هم بي تقصير است !

من تاوان اشتباه خود را پس ميدهم . . . !

تمام اين تنهايي تاوان « جدّي گرفتن آن شوخي » است...!

کـولـه اَم را پـر کـرده اَم زده اَم بـه راهـی که تـه اش شــاید "تـو"یی بـاشی کـه اول ِ هیچ قصــه ایی ... سهم ِ من نشـد ! بـاید بــروم بـاید بزرگ شــوم آنقـدر که تمـام ِ قصـه ها را خـودم بنویســم و جایت را با "یکی" بوده داستـان عوض کنــم و بنشینم ، بخنــدم به حماقت ِ شـاعرانی که دل بستـه انـد به "یکی" نبـوده داستـان هــا ... آری ! بــاید بزرگ شــوم بـاید عاشق شــومـ بــاید بـروم

نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته

نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته

منو به غمام سپردی ، همه آرزومو بردی
همه جا اسمتو بردم ، یه بار اسممو نبردی
واسه ی شب زمستون ، همه هیزمو سوزوندی
واسه ی پنجره ی کور ، توی خونمون نموندی

نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته
نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته

منو به غمام سپردی ، همه آرزومو بردی
همه جا اسمتو بردم ، یه بار اسممو نبردی
واسه ی شب زمستون ، همه هیزمو سوزوندی
واسه ی پنجره ی کور ، توی خونمون نموندی

نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته
نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته

منو به غمام سپردی ، همه آرزومو بردی
همه جا اسمتو بردم ، یه بار اسممو نبردی
واسه ی شب زمستون ، همه هیزمو سوزوندی
واسه ی پنجره ی کور ، توی خونمون نموندی

نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته
نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته

یه وقت بده به چشمات ، نگاه کنه به چشمم
شاید که برق نگات ، بشکنه این طلسمم
یه وقت بده به چشمات ، نگاه کنه به چشمم
شاید که برق نگات ، بشکنه این طلسمم

نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته
نفس کشیدن سخته ، تو رو ندیدن سخته
تو پیچ و تاب عاشقی ، به تو رسیدن سخته